فهرست مطالب

معماری سبز - پیاپی 32 (بهار 1402)

نشریه معماری سبز
پیاپی 32 (بهار 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/03/28
  • تعداد عناوین: 7
|
  • آزیتا بلالی اسکویی، محمد رحیمی صفحات 1-12

    نیاز انسان به سر پناه و مامن نه تنها در حضر بلکه در سفر هم از روزگار باستان مورد توجه بوده است در ایران زمین از گذشته بسیار دور آثاری از این گونه پناهگاه ها و استراحتگاه های بین راه دیده می شوند که بسیاری از آنها را می توان از نظر شیوه ساختمانی از شاهکارهای معماری و هنری عصر خود به حساب آورد.به طور کلی تحول و گسترش کاروانسراهای ایران در ادوار مختلف بستگی به وضعیت اقلیمی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و... داشته و توسعه آن با موارد یاد شده، در ارتباط بوده است. در ساخت کاروانسراهای ایرانی شیوه معماری، محل و منطقه، مصالح ساختمانی و موقعیت جغرافیایی نقش موثری در ایجاد این گونه بناها داشته است. شیوه ساختمان و معماری کاروانسراها از روزگار کهن تا به امروز دگرگونی بسیار نیافته و معمولا سبک بنای آنها همان ایجاد باره بندها و اتاق ها است که پیرامون حیاط محصور ساخته می شده است. ولی در طرح و خصوصیات هر کدام ویژگیهایی به چشم می خورد. به طور مثال نسبت ارتفاع به طول و عرض اتاق ها در مناطق سرد و کوهستانی کم است. مخصوصا ارتفاع اسطبل در اکثر موارد بسیار کم است تا احتیاج به سوخت کمتری جهت تامین حرارت باشد. ولی در مناطق فالت مرکزی ایران به نسبت منطقه کوهستانی نسبت ارتفاع به طول و عرض اتاق ها زیاد است. این تغییر تناسبات همگی به دلیل اختالفات اقلیمی مناطق ایران می باشد. در این مقاله با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی به دنبال ارتباط میان تناسبات و اقلیم میان کاروانسراهای ایرانی بوده و سعی بر این شده است که با بررسی 2 اقلیم سرد و کوهستانی و گرم و خشک فالت مرکزی ایران و بررسی تناسبات معماری کاروانسرای این دو منطقه دلایل تاثیر اقلیم در شکل گیری تناسبات معماری کاروانسراهای این دو منطقه به دست آید. خصوصیات کالبدی کاروانسراها در نواحی سرد و کوهستانی و فالت مرکزی ایران که بدان شرایط اقلیمی و به منظور حفظ حرارت در داخل ساختمان شکل گرفته ارایه گردیده است.

    کلیدواژگان: کاروانسرا، اقلیم، تناسبات معماری، معماری سنتی
  • بیتا بنی اسدی، ژیلا رضا خانی صفحات 13-26

    نگاه ساده انگارانه به بعضی مفاهیم مانند مفهوم »آستانه« باعث فراموشی ابعاد معنایی آن شده است. شخصیت بخشی و انرژی انتقال برای عبور از یک فضا به فضای دیگر و ساخت فضاهای قدرتمند که وظیفه اصلی انتقال را بر عهده دارند، ضروری است. از این رو بررسی مفهوم »آستانگی«، می تواند طیف وسیعی از معانی مرتبط با فضا و مکان را در برگیرد که بر حس حضور تاثیر گذاشته و فضا را واجد معنا کند. حال آنکه مفهوم »آستانگی« در معماری، چه مراتبی بر روابط میا ن محدوده های معماری مترتب است و فضای آستانه ورودی در معماری بناهای مذهبی کشورهای آسیایی به چه صورت بیان شده وچه تفاوت هایی و شباهت هایی بایکدیگر دارند؟ از جمله سوالات مطرح در این پژوهش است. روش به کار گرفته در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و استدلال منطقی با بررسی های اسناد کتابخانه ای است. یافته های تحقیق در 5 دسته کالبد، کارکرد، بصری، معنا و جوهری دسته بندی شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در معماری مساجد ایران نسبت به معابد گذشته هر 3 کشور و مساجد کشور هند و چین در بحث جوهرخیال در ورودی بنا توجه ویژه ای نشان داده شده است.

    کلیدواژگان: آستانگی ورودی، بناهای مذهبی، هند، چین، ایران
  • زهرا ظهیری، سیاوش رشیدی شریف آباد صفحات 27-38

    کودکان قشر لطیف و حساس جامعه به شمار میآیند. متاسفانه اهمیت ندادن و کوچک شمردن کودکان و دنیای آنها به خصوص کمرنگ شدن و رفته رفته کمرنگتر شدن ارتباط آنها با طبیعت میتواند با درایت معماران در طراحی معماری مورد توجه قرار بگیرد و راهکاری خالقانه در چارچوب و اصول معماری به کارفرما پیشنهاد شود که این قشر آسیبپذیر و سرنوشت ساز جامعه مورد توجه بیشتری قرار گیرند و کماکان جامعه ای رو به رشد داشته باشیم . این فرشتگان کوچک از بدو تولد و قبل از توان پویایی  مانند غلطیدن، سینه خیز رفتن و...  با نگاه کردن به اطراف، محیط پیرامونشان را می شناسند، با آن دوست میشوند و از آن تاثیر میپذیرند . تاثیرپذیری کودک از محیط، معماری برای کودک را دشوار میکند و معمار بدون آشنایی به علوم رفتاری کودک درک کودک از محیط، نگاه کودک واقف بودن به تمایالت و نیازهای کودک، تاثیرپذیری او از فرم، خط، رنگ، نور و غیره در طراحی و جزء به جزء آیتم های دکوراسیون و شیوهی چیدمان هرگز توانایی طراحی مطلوب برای کودک را ندارد. یافته های پژوهش گواه بر این است که تحریک کنندگی محیط طبیعی بر عوامل دقت و تجسس، بازی، ارتباط با دیگران و تخیل و گمانپردازی کودک اثر مثبت و قابل توجهی دارد. تاثیر انعطاف پذیری عملکردها در مهدکودک بر کنجکاوی کودکان، مثبت و معنادار است. نتایج تحقیق بیان میکند که ایده های معمارانهای برای طراحی فضای مهدکودک در جهت ارتقاء انگیزش و خلاقیت کودکان از جمله: تغییر پذیری فضا و اجزای آن، تداخل فضا های باز و بسته، تنوع پذیری و بازسازی عناصر محرک طبیعی، مانند نور، آب و گیاهان باعث ارتقاء خلاقیت، انگیزه، رشد روانی و جسمی کودک میشود. در این پژوهش به دنبال کودک و معماری، فضاهای مورد نیاز کودکان، آشنا شدن با شرایط محیطی، کالبدی وبیان اصول طراحی فضای آموزشی و بازی برای ارتقاء ادراک محیط از نگاه کودک معرفی شده است.

    کلیدواژگان: کودک، نگاه کودک، معماری، ادراک محیط
  • مجید نبی زاده، سیده مهسا موسوی صفحات 39-50

    یکی از مهمترین شاخصه های هنر معماری، کیفیت و نوع ارتباطی است که با طبیعت برقرار میسازد. طبیعت تاریخی چند صد میلیون ساله دارد و دیر زمانی است که شکل گرفته، رشد کرده و تکامل یافته است. سامانه و ساختاری منظم و قانونمند که میتوان در اجزا متکثر آن هماهنگی ژرفی را شاهد بود. این ساختار همگن و پویا، زبان منسجمی را شکل داده است، که بدون آشنایی و رمزگشایی از این زبان استعارهای و نمادین، امکان برقراری ارتباطی تعاملی و سازنده با طبیعت مقدور نیست. هنرمند معمار زمانی میتواند بین اثر خود و طبیعت ارتباط مناسب و سازندهای برقرار سازد که این زبان را شناخته باشد و از همان ساختار زبانی برای عینیت بخشیدن به ایده ی خود بهره گیرد. در این پژوهش با استفاده از شیوهی توصیفی – تحلیلی و با رجوع به منابع کتابخانه ای سعی شده است مفهوم طبیعت و نوع ارتباطش با انسان و معماری در گرایش های فکری و فرهنگی مختلف تبیین و روش های الگوبرداری و الهام گیری از ساختارهای طبیعی بررسی شود و در انتها و در بخش نتیجه گیری این پژوهش شاخصه هایی از اصول و مبانی آفرینش در طبیعت جهت به کارگیری آنها در معماری و رسیدن به زبانی مشترک ارایه شده است.

    کلیدواژگان: طبیعت، معماری، زبان مشترک، ارتباط پایدار
  • محیا آجورلو صفحات 51-56

    باغ یکی از ماندگارترین آثار معماری ایران، از نخستین ادروار تاریخی محسوب میشوود هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، تحلیل باغ ار شیراز بر اساس اصول روانشناختی گشتالت و میزان اثرگذاری آن بر ادراک و شوناخت محویا اسوت با وجود تحقیقات گسترده انما شده در خصوص باغ ار ، جای خالی تبیین اصول گشتالت در خوان کالبدی این بنا دیده میشود دستیابی به این امر بخشی از ضرورت انما پووه حاضر است ادراک و شناحت محیا توسا فرد، تحت تواثیر عوامل گوناگونی است که یکی از مهمترین آنها، ادراک و شناخت بر اساس الصول روانشناختی گشتالت است چارچوب نظری پووه کیفی، از طریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی متون مرتبا با موضوع تعیین گشته است و به روش مطالعوه موردی  موردپووهی  مورد بررسی قرار گرفته است روش تحقیق به کار گرفته شده، تولیفی تح ی ی به روش کیفی است بدین منظور ابتدا ساختار ک ی باغ ار مورد تمزیه و تح یل قرار گرفته است، بعد از تبیین اصول گشتالت، به بررسی انطباق میان این اصول و کالبد باغ پرداخته شده و در نهایت نتایج پووه حلال گشته است نتوایج حلول شوده حواکی از آن است که رابطه مستقیمی میان ادراک و شناخت محیا و اصول گشتالت در خوان کالبودی باغ ارم وجود دارد و بخو عمدهای از شناخت توسط این اصول لورت میگیرد

    کلیدواژگان: معماری، باغ ارم، اصول گشتالت
  • زهرا مشرفی، فائزه عبدالتاجدینی صفحات 57-68

    پرورش کودکان در مکان های با کیفیت مناسب تجلیگاه شروع شکوفایی استعداد های آنها می باشد. متاسفانه در کشور ما، مراکزی که هدف اصلی آن افزایش خالقیت در کودکان باشد به طور خاص وجود ندارد، یا به طور کلی اکثر مراکز موجود، آموزشی هستند و نه پرورشی خلاقیتی.لذا توجه به وضعیت فضای معماری محیط آمورشی و پرورشی کودکان می تواند بستری سازنده جهت ارتقاء خالقیت آنان باشد.از این رو توجه به وضعیت کنونی مراکز فرهنگی از لحاظ کیفیت فضایی نامناسب از بعد چشم اندا زبعد بصری  و محیط های تفریحی از ضروریات تحقیق حاضر است. هدف از این پژوهش تبیین راهکارهای موثر در طراحی فرهنگسرای کودک از بعد ارتقاء خالقیت از نظر پرداختن به کیفیات بعد دیداری در ترغیب انگیزش و اشتیاق کودکان می باشد.لذا سوال این است که؛ چه معیارهایی در طراحی فرهنگسرای کودک جهت تقویت خالقیت بصری او موثر می باشند؟ تحقیق به صورت توصیفی و از نوع اکتشافی با مرور مبانی نظری و تحلیل نمونه های موردی می باشد.نتایج تحقیق نشان می دهند که در طراحی مجموعه های فرهنگی بعد بصری با پیروی ازجنبه کیفیتی محیط از نظر احساسی و عاطفی  مطابق با الگوها وتصورات ذهنی کودکان در رشد و خلاقیت آنان موثر است.

    کلیدواژگان: خلاقیت بصری، کودک، فضای فرهنگی، انگیزش
  • رها حسین پور صفحات 69-76

    در معماری خطه مازندران به دلیل کیفیت اقلیمی و گردشگری آن کم توجهی به الگوهای مطرح زمینه گرایی از بعد کالبدی و فرهنگی یک تحول پارادایمی است که در طول زمان به چشم می خورد و لذا هدف از این پژوهش شناسایی الگوهای مطرح زمینه گرایی معماری آن میباشد. لذا هدف این پژوهش بازشناسی الگوهای مطرح زمینه گرایی معماری منطقه مازندران در جهت شناخت بهتر و تجلی هنر و معماری گذشته به عنوان کهن الگوهای فرهنگی می باشد. هدف این تحقیق شناخت معیارهای زمینه گرایی کالبدی و به کار گیری این معیارها در طراحی می باشد. شیوه تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد. جمع آوری اطالعات اسنادی است و ابزار گرد آوری اطلاعات کتابخانه ای و سایت های اینترنتی و روش استدلال منطقی است. نتیجه این پروژه بیانگر توجه به الگوهای معماری بومی در ساخت  مانند: ایوان،نفار،بام شیبدار،بستر طراحی،طبیعت  به عنوان نگرش های مکانی و زیستی مثبت ومعیارهای موثردر معماری زمینه گرا می باشد.

    کلیدواژگان: زمینه گرایی، بوم گرایی، فرهنگ، معماری مازندران